فرشته دندون

گل دختر ماماني سلام:

عزيز دل مامان:پارميس گلم.2مهر ماه91 اولين دندون شيري قشنگت افتاد صبح كه خواستي بري دست وصورت قشنگتو بشوري دندونت افتاد تو دستت خيلي ترسيده بودي زودي دندونو دادي به من و فرار كردي هر چي ميگفتم بيا دهنتو بشورم نميو مدي بالاخره با هزار زحمت آوردمت تو دستشويي يه آب ميكردي تو دهنت تف ميكردي تا خون و ميديدي فرار ميكردي خلاصه دهنت و شستيم ومامان با دستمال خونشو بند آورد ولي حسابي ترسيده بودي و بغض كرده بودي دلم ميخواست اين صحنه از زندگيتم ثبت كنم ولي شرمنده دوربين باطريش خراب شده وبابا هنوز وقت نكرده يكي ديگه بگيره.وشما بعد 0/5 ساعت كه حالت سر جا اومد خوشحال بودي كه آخ جون فرشته دندون واسم  امشب هديه مياره اگه دندونم وبزارم زير بالش.....

شب شد وچون فرشته دندون كادو نخريده بود مامان شروع كرد به توجيح كردن دخترش كه اگه امشب فرشته نيومد ناراحت نشو چون رفته مسافرت فرشته وشما دندون وگذاشتي زير بالش وشب خوابيدي به اميد اومدن فرشته خانوم فردا تا چشم باز كردي سريع زير بالش و نگاه كردي ولي دندون هنوز اونجا بود يه كم حالت گرفته شد وناراحت به مامان گفتي يعني فرشته نمياد دندونمو ببره ومامان به شما اطمينان داد كه حتما مياد تا امشب.وغروب كه شد بابا كه از سر كار اومد ما رفتيم تا بيرون وشما تو خونه موندي وما سريع اومديم رفتيم يه كم ميوه بخريم بعد وقتي تو بغل بابا بودي بابا گفت بريم ببينيم دندونتو ؟ووقتي اومدي دندونو به بابا فرشيد نشون بدي ديدين كه نيست وخوشحال گفتي مامان دندون وفرشته برده ولي كادو نياورده وبابا گفت مياره رفته بياره وبعد چند دقيقه دوباره با بابا رفتين زير بالش وببينين كه ديدين يه كادو زير بالش هست خوشحال شدي وتندي بازش كردي . واييييييييي خداي من //باب اسفنجي//بود.خيلي ذوق كردي وهي مينداختيش بالا وگير داده بودي به مامان كه صداشو در بيار وجاش حرف بزن خلاصه دهن مامان كف كرد.بعد1ساعت بازي كردن اومدي تو آشپزخانه وگفتي مامان واقعا فرشته آورده يا منو گول زديد شما خريديد.موندم چي بگم؟روياتو خراب كنم يا نه؟گفتم چه فرق داره مهم اينه كه كادو گرفتي.وتو رفتي ولي باهوشي مامان فهميده بودي موضوع ازچه قراره.بابابا مشورت كردم وبابا بغلت كرد وگفت اون فرشته اي كه تو منتظرشي هميشه پيشته.هميشه منتظر دليله واسه خوشحال كردنت.هميشه دوست داره سورپرايزت كنه.وهميشه فرشته دلته.اين كادو رو مامان برات خريده اون فرشته مامانته....وقتي من از سر كار اومدم گفت بريم برات كادو بخريم وچون ميدونست باب اسفنجي رو دوست داري برات خريد بعد يه نگاه عاقلانه اي به مامان انداختي ومن دلواپس اين كه نكنه پل روياهات خراب شده باشه ازت پرسيدم حالا ناراحت شدي كه فرشته روييايي وجود نداره وتو با عاقلانگي گفتي نه فقط ميشه فرشته براي دندوناي ديگمم كه افتاد هديه بياره؟؟///// ومن وبابا زديم زير خنده وگفتيم ميخواي مارو ور شكست كني با دندونات اي كوچولوي قشنگم ..وقول دادم بهت كه هفته بعد برات يه پاتريكم بخرم تا با باب اسفنجي با هاشون بازي كني............ دوستت داريم گل خانومي............